فراق

May 25, 2006

ماهِ من



گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید
گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید

گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید

گفتم که بر خیالت، راه نظر ببندم
گفتا که شب‌رو است او از راه دیگر آید

گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید

گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد
گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید

گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کاو بنده پرور آید

گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد؟
گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید

...گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
گفتا خموش حافظ! کاین غصه هم سر آید

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

سلام فراق جان! آقا من عاشق این غزلم. بازم زدی توی خال! بابا تو دیگه کی هستی

2:31 a.m.  

Post a Comment

<< Home