فراق

August 30, 2005

آتش جاودانی

آتشی در سينه دارم جاودانی
عمر من مرگی است نامش زندگانی
رحمتی كن كز غمت جان می سپارم
بيش از اين من طاقت هجران ندارم
كی نهی بر سرم پای ای پری از وفاداری
شد تمام اشك من بس در غمت كرده ام زاری
نو گلی زيبا بود حسن و جوانی
عطر آن گل رحمت است و مهربانی
ناپسنديده بود دل شكستن
رشته الفت و ياری گسستن
كی كنی ای پری ، ترك ستمگری
می فكنی نظری آخر به چشم ژاله بارم
گرچه ناز دلبران دل تازه دارد
ناز هم بر دل من اندازه دارد
ای تو گر ترحمی نمی كنی بر حال زارم
جز دمی كه بگذرد از چاره كارم
دانمت كه بر سرم گذر كنی به رحمت اما
آن زمان كه بر كشد گياه غم سر از مزارم

رسم عاشقی
خواننده: همایون شجریان
آهنگساز:مرتضی‌خان نی‌داوود

0 Comments:

Post a Comment

<< Home