كه بسی وسوسه مندم
چه كسم من چه كسم من كه بسی وسوسه مندم
گه از آن سوی كشندم گه از اين سوی كشندم
نفسی رهزن و غولم ، نفسی تند و ملولم
نفسی زين دو برونم كه بر آن بام بلندم
نفسی همره ماهم نفسی مست الهم
نفسی يوسف چاهم نفسی جمله گزندم
بزن ای مطرب قانون هوس لیلی و مجنون
که من از سلسله جستم وتد هوش بکندم
به خدا که نگریزی قدح مهر نریزی
چه شود ای شه خوبان که کنی گوش به پندم
هله ای اول و آخر بده آن باده فاخر
که شد این بزم منور به تو ای عشق پسندم
بده آن باده جانی ز خرابات معانی
که بدان ارزد چاکر که از آن باده دهندم
بپران ناطق جان را تو از این منطق رسمی
که نمییابد میدان بگو حرف سمندم
گه از آن سوی كشندم گه از اين سوی كشندم
نفسی رهزن و غولم ، نفسی تند و ملولم
نفسی زين دو برونم كه بر آن بام بلندم
نفسی همره ماهم نفسی مست الهم
نفسی يوسف چاهم نفسی جمله گزندم
بزن ای مطرب قانون هوس لیلی و مجنون
که من از سلسله جستم وتد هوش بکندم
به خدا که نگریزی قدح مهر نریزی
چه شود ای شه خوبان که کنی گوش به پندم
هله ای اول و آخر بده آن باده فاخر
که شد این بزم منور به تو ای عشق پسندم
بده آن باده جانی ز خرابات معانی
که بدان ارزد چاکر که از آن باده دهندم
بپران ناطق جان را تو از این منطق رسمی
که نمییابد میدان بگو حرف سمندم
انتخاب شعر عالي بود