فراق

October 13, 2005

مشوشم بی تو

بیا که در غم عشقت مشوشم بی تو
بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی تو

شب از فراق تو می​نالم ای پری رخسار
چو روز گردد گویی در آتشم بی تو

دمی تو شربت وصلم نداده​ای جانا
همیشه زهر فراقت همی چشم بی تو

اگر تو با من مسکین چنین کنی جانا
دو پایم از دو جهان نیز درکشم بی تو

پیام دادم و گفتم بیا خوشم می​دار
جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو

سعدی

1 Comments:

Blogger noktegoo said...

سلام...عشق است دلا، اينهمه نوميد چرايي/ شايد شب ما هم سحري داشته باشد

3:49 a.m.  

Post a Comment

<< Home