این دهان بستی دهانی باز شد
این دهان بستی دهانی باز شد
کو خورندهی لقمههای راز شد
گر ز شیر دیو تن را وابری
در فطام اوبسی نعمت خوردی
کو خورندهی لقمههای راز شد
گر ز شیر دیو تن را وابری
در فطام اوبسی نعمت خوردی
دفتر سوم3747
گر تو این انبان ز نان خالی کنی
پر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن
بعد از آنش با ملک انباز کن
تا تو تاریک و ملول و تیرهای
دان که با دیو لعین همشیرهای
پر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن
بعد از آنش با ملک انباز کن
تا تو تاریک و ملول و تیرهای
دان که با دیو لعین همشیرهای
دفتر اول1639