فال
صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را ز جام باده گلگون خراب کن
خورشید می زمشرق ساغرطلوع کرد
خورشید می زمشرق ساغرطلوع کرد
گر برگ عیش می طلبی ترک خواب کن
روزی که چرخ از گل ما کوزه ها کند
روزی که چرخ از گل ما کوزه ها کند
زنهار کاسه سر ما پر شراب کن
ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم
ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جام باده صافی خطاب کن
کار صواب باده پرستی ست حافظا
کار صواب باده پرستی ست حافظا
بر خیز و عزم جزم به کار صواب کن
پس از چندی نگرانی در باب حالات و احوال شما بر اینجانب مسجل شد که در جهت رفع پریشانی پیش آمده و رجعت مجدد فراق اقدامی چند منظور دارم
بدین قصد مصلحت وقت در آن دیدم که شرح پریشانی را با رفیق گرمابه و گلستان در میان گذاشته و چاره درد از ایشان بجویم
ایشان نیز هیچ کوششی را دریغ نفرموده و نصایحی را برای جنابعالی مبذول داشتند بدین قرار که ملا حظه فرمودید
yaaran be morafeghat cho didar konaid, shayad ke ze doost yaad besyaar konid, chon baade ie khoshgovaaar nooshid be ham, nobat ke be resad negoon saar konid.
سلام فراق عزیز...آقا!رسیدن بخیر. زنهار! کاسه ی سر ما پر شراب کن
Great! Thank you