| 22:32
سلام... بالاخره هر چي باشه جان ِما، امانتي ايست كه به او تعلق داره. حالا ما خودمان اين وسط چه كاره ايم نمي دونم
ما ؟ نمی دونم...اما این بیت شاهکاره...لب->عزیز چو جان عاریتی-> جان به لب می آد(امانت رو پس می ده-> لقاء)(جونش به لب می رسه)(لب به لب می شه)->یه لحظه یه عمر ارزش داره)(یا شاید: مثل یه عمر طول می کشه!)
Post a Comment
<< Home
سلام... بالاخره هر چي باشه جان ِما، امانتي ايست كه به او تعلق داره. حالا ما خودمان اين وسط چه كاره ايم نمي دونم
ما ؟ نمی دونم...اما این بیت شاهکاره...لب->عزیز چو جان عاریتی-> جان به لب می آد(امانت رو پس می ده-> لقاء)(جونش به لب می رسه)(لب به لب می شه)->یه لحظه یه عمر ارزش داره)(یا شاید: مثل یه عمر طول می کشه!)